معجزه خاموش

 . . . تقدیم به تو که دوست دارم . . . !

 

            . . . تقدیم به تو که تا ابد به این دوست داشتن افتخار میکنم . . . !


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در چهار شنبه 27 مهر 1398برچسب:,ساعت 17:16 توسط وحید رستمی| نظر بدهيد |

سلام,این جدید ترین ترانه ی من هست.خوشحال میشم که بخونید و در موردش نظر بدید.البته اگه میبینید که تو بعضی جاهاش ایراد وزنی داره به خاطر اینه که ترانه و روی ساز نوشتم.



ببین خونه بدون تو , برام شکل جهنم هس
هنوزم عاشقم با تو , هنوز دل مونده تو بن بس

ببین حال و هوام بی تو , همش ابری و داغونه
عزیزه من کسی جز تو , چیزی از من نمیدونه

عزیزه من کسی جز تو , نمیتونه پیشم باشه
ببین اینجا یکی هست , که دستات کل دنیاشه

ببین خالی از احساسم , ببین رویات و کم دارم
تو این تردید بی وقفه , منم که باز غم دارم

ببین عطرت هنوز اینجا , برام حادثه میسازه
عذابم میده تنهایی , دلم هر لحظه میبازه

هنوز میشه که ما با هم , صمیمی باشیم و عاشق
صمیمی باشیم و عاشق , مثه اون روزای سابق

هنوزم میشه که بازم , شبا باشیم کنار هم
هنوز میشه بهار من , بازم عاشق بشیم کم کم


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,ساعت 10:50 توسط وحید رستمی| نظر بدهيد |

 

سیمین بـِهْبَهانی (زادهٔ ۲۸ تیر ۱۳۰۶ در تهران) نویسنده و غزل‌سرای معاصر ایرانی است. او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزن‌های بی‌سابقه به «نیمای غزل» معروف است.

 

سیمین خلیلی معروف به «سیمین بهبهانی» فرزند عباس خلیلی (شاعر و نویسنده و مدیر روزنامه اقدام) و نبیره حاج ملا علی خلیلی تهرانی است. پدرش عباس خلیلی (۱۲۷۲ نجف - ۱۳۵۰ تهران) به دو زبان فارسی و عربی شعر می‌گفت و حدود ۱۱۰۰ بیت از ابیات شاهنامه فردوسی را به عربی ترجمه کرده بود و در ضمن رمان‌های متعددی را هم به رشته تحریر درآورد که همگی به چاپ رسیدند.

مادر او فخرعظمی ارغون (۱۳۱۶ ه.ق - ۱۳۴۵ ه.ش) دختر مرتضی قلی ارغون (مکرم السلطان خلعتبری) از بطن قمر خانم عظمت السلطنه (فرزند میرزا محمد خان امیرتومان و نبیره امیر هدایت الله خان فومنی) بود. فخر عظمی ارغون فارسی و عربی و فقه و اصول را در مکتبخانه خصوصی خواند و با متون نظم و نثر آشنایی خوبی داشت و زبان فرانسه را نیز زیر نظر یک مربی سوئیسی آموخت. او همچنین از زنان پیشرو و از شاعران موفق زمان خود بود و در انجمن نسوان وطن‌خواه عضویت داشت و مدتی هم سردبیر روزنامه آینده ایران بود. او همچنین عضو کانون بانوان و حزب دموکرات بود و به عنوان معلم زبان فرانسه در آموزش و پرورش خدمت می‌کرد.

پدر و مادر سیمین که در سال ۱۳۰۳ ازدواج کرده بودند، در سال ۱۳۱۰ از هم جدا شدند و مادرش با عادل خلعتبری (مدیر روزنامه آینده ایران) ازدواج کرد و صاحب سه فرزند دیگر شد.

سیمین بهبهانی ابتدا با حسن بهبهانی ازدواج کرد و به نام خانوادگی همسر خود نامبردار شد ولی پس از وی با علی کوشیار ازدواج نمود. او سال‌ها در آموزش و پرورش با سمت دبیری کار کرد.

او در سال ۱۳۳۷ وارد دانشکده حقوق شد، حال انکه در رشته ادبیات نیز قبول شده بود. در همان دوران دانشجویی بود که با علی کوشیار آشنا شد و با او ازدواج کرد. سیمین بهبهانی سی سال-از سال ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۶۰-تنها به تدریس اشتغال داشت و حتی شغلی مرتبط با رشتهٔ حقوق را قبول نکرد.

برخی از معروف‌ترین غزل‌های او با این ابیات آغاز می‌شود:

شلوارتاخورده دارد مردی که یک پاندارد

خشم است وآتش نگاهش،یعنی تماشا ندارد

دوباره می‌سازمت وطن اگرچه با خشت جان خویش

ستون به سقف تو می‌زنم،اگرچه بااستخوان خویش

 

 

آثار او عبارت است از:

  • سه‌تار شکسته (۱۳۳۰/۱۹۵۱)
  • جای پا (۱۳۳۵/۱۹۵۴)
  • چلچراغ (۱۳۳۶/۱۹۵۵)
  • مرمر (۱۳۴۲/۱۹۶۱)
  • رستاخیز (۱۳۵۲/۱۹۷۱)
  • خطی ز سرعت و از آتش (۱۳۶۰/۱۹۸۰)
  • دشت ارژن (۱۳۶۲/۱۹۸۳)
  • گزینه اشعار (۱۳۶۷)
  • درباره هنر و ادبیات (۱۳۶۸)
  • آن مرد، مرد همراهم (۱۳۶۹)
  • کاغذین‌جامه (۱۳۷۱/۱۹۹۲)
  • کولی و نامه و عشق (۱۳۷۳)
  • عاشق‌تر از همیشه بخوان (۱۳۷۳)
  • شاعران امروز فرانسه (۱۳۷۳) ترجمه
  • با قلب خود چه خریدم؟ (۱۳۷۵/۱۹۹۶)
  • یک دریچه آزادی (۱۳۷۴/۱۹۹۵)
  • مجموعه اشعار (۲۰۰۳)

  •  

برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:,ساعت 18:14 توسط وحید رستمی| نظر بدهيد |

شهر من

شهری بیمار

گرفتار ابری تیره ست.

بیچاره شهر من

از این همه سرگیجه

از این همه دلواپسی.

بیچاره شهر من

                    استامینوفن کدیئن نیاز داره.

 

۱۶ اسفند تهران و که دیدم ترسیدم.


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,ساعت 16:3 توسط وحید رستمی| نظر بدهيد |

جام سپیده شکسته

آنک شروع شیون گیتار!

بیهوده دست میازار به خاموشی او

خموشاندنش محال است.

یکدست میگرید,

چون آب که میگرید,

چون باد که بر بلندای برف میگرید.

خموشاندنش محال است.

به یاد دورها میگرید.

ماسه های گرم جنوب را

بیتاب گلهای سپید,

عصر بی فردا را میگرید,

گلوله ی بی امان را

بر شاخه ها...

آه!گیتار!

دل جویده به پنج شمشیر...!

 

 

کتاب:نه نمیخواهم ببینمش

سروده:فردریکو گارسیالورکا

ترجمه:یغما گلرویی

انتشارات:دارینوش


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:29 توسط وحید رستمی| نظر بدهيد |

 

هر آواز سکون عشق است.

هر ستاره ی بامدادی,

سکون زمان

گره زمان.

و هر آه

سکون فریاد است.

 

 

کتاب:نه نمیخواهم ببینمش

سروده:فردریکوگارسیالورکا

ترجمه:یغماگلرویی

انتشارات:دارینوش


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:28 توسط وحید رستمی| نظر بدهيد |

ما زیر آینه ایی بزرگ

روزگار میگذرانیم.

انسان,

یکسره آبی ست.

 

از کتاب:نه,نمیخواهم ببینمش.

سروده:فردریکو گارسیالورکا

ترجمه:یغما گلرویی

انتشارات دارینوش


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در جمعه 5 اسفند 1390برچسب:,ساعت 16:52 توسط وحید رستمی| نظر بدهيد |

وه چه سنگین در اندیشه جاری ست,

شعله ی پیسوز.

چون درویش هندویی

به احشای طلایی خود مینگرد

و به رویا

در فضایی تهی از باد

خسوف میکند.

لک لک روشنی,

از آشیانه منقار میزند

بر انبوهی سایه ها

و لرزان پیش می آید,

تا چشمان گشوده ی

بچه کولی مرده.

 

از کتاب:نه,نمیخواهم ببینمش.

سروده:فردریکو گارسیالورکا

ترجمه:یغما گلرویی

انتشارات دارینوش


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در جمعه 5 اسفند 1390برچسب:,ساعت 16:51 توسط وحید رستمی| نظر بدهيد |

وقتی

آغوش آپارتمان من

تنها

55

متر است

شاید قرار بوده

دو قلب بی قرار

بی خیال چموشی / هیس و هیس محاسبه های بیرون

زندگی را

با هم / بسیارها بار

تقسیم کنند

و

هیچ گاه

کم نیاورند.

آپارتمان من

55

میتپد.

 

از کتاب:از شلوغی پیاده روها

سروده:سهیل محمودی

انتشارات:نگاه


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در جمعه 5 اسفند 1390برچسب:,ساعت 16:50 توسط وحید رستمی| نظر بدهيد |

سراسیمگی هر روز ما

به هوای دم کرده ی سکوهای انتظار مترو...

یک روز شاید / میشد

پیاده این شهر را فتح کنیم.

طول این همه خیابان

با گام های من / و / تو

خیلی زود

به طبقه ی هفتم اولین قله ی نزدیک خواهد انجامید.

 

از کتاب:از شلوغی پیاده روها

سروده:سهیل محمودی

انتشارات:نگاه


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در جمعه 5 اسفند 1390برچسب:,ساعت 16:49 توسط وحید رستمی| نظر بدهيد |

Design By : Night Melody